داستان سریال براساس وقایع واقعی است. این سریال فاجعه گاز بوپال را دنبال می‌کند که در شب 2 دسامبر سال 1984 میلادی در کارخانه آفت‌کش‌های یونیون کاربید در بوپال هندوستان رخ داد. این رویداد به عنوان بدترین و ویرانگرترین فاجعه صنعتی جهان شناخته می‌شود که در آن بیش از نیم میلیون نفر در معرض گاز سمی متیل ایزوسیانات قرار گرفتند.

زمانی که دو میوه ی‌ ارزشمند از باغ شخصی یکی از مقامات محلی ناپدید می‌شود، یک افسر جوان به نام "مهیما باسور" مسئولیت رسیدگی به این پرونده را به عهده می‌گیرد. حال مهیما برای اثبات توانایی‌های خود مصمم است تا هر طور شده این پرونده عجیب و غریب را حل کند و ...

فیلم داستان "سندیپ" و "پینکی" که دو شخص کاملا متفاوت و غریبه با هم می باشند، اما آنها متوجه می شوند که بجای انها دو نفر دیگر به قتل رسیده اند و حالا این دو میخواهند متوجه شوند چرا و چه کسی قصد کشتن انها را دارد و ...

داستان فیلم درباره یک مرد جوان بیکار است که در شهری کوچک زندگی می کند. وی تمام شانس ‎هایش را امتحان می ‎کند تا کسب و کار خود را در زمینه‎ پوشاک آغاز ‎کند و در این مسیر اتفاقاتی برای او رخ می دهد و ...

سریال داستان چهار شخصیت کاملا متفاوت است که به دنبال اهداف خود می روند و هر یک سفری مخصوص در پی می گیرند و ...

داستان فیلم درمورد پیرمردی 80 ساله است که تمایل زیادی به بازی های داستانی واقعی درباره حق و ناحق ها دارد. این داستان درباره تصمیماتی است که شخص در طول زندگی خود می گیرد و این واقعیت که هر تصمیمی عواقب و قضاوت خود را دارد و …

داستان زندگی زن جوانی که بعد از پنج ماه ازدواج، شوهرش را از دست می دهد و باید با طبعات غم انگیز این اتفاق کنار بیاید. او به زودی متوجه یک حقیقت شوکه کننده درباره شوهرش می شود و باید با این موضوع دست و پنجه نرم کند و...

یک نویسنده مشتاق از شهری کوچیک از ایالت اوتار پرادش به بمبئی فرار می‌کند و به خود سی روز فرصت می‌دهد تا ارزش خود را اثبات کند..

داستان‌های ارواح از چهار داستان مختلف و کوتاه ترسناک تشکیل شده که هر کدام پایانی راز آلود دارند و ....

داستان فیلم درباره ی یک جاسوس هندی می باشد که برای دریافت اطلاعات مهمی به پاکستان میرود و جانش را به خطر می اندازد و...

“عشق در فوت مربع” به مخمصه بسیار رایجی می پردازد که امروزه جوان ها با آن دست و پنجه نرم می کنند: پیدا کردن خانه و عشق. در طول این فیلم کمدی عاشقانه، ما سانجی و کارینا را می بینیم که به شدت به دنبال خانه هستند اما هیچ کدام پول کافی برای خرید آن را ندارند، به همین دلیل تصمیم می گیرند که به صورت مصلحتی با هم ازدواج کنند…

پسری بنا به دلایلی نا مشخص می‌میرد و هر چند وقت یکبار به خواب دوستش می‌آید و گاهی نیز دوستش را در قالب خود می‌بیند و به دنبال اتفاقاتی که می‌افتد او عاشق دختری شده و بقیه ماجرا را رقم می‌زند و ...

وقتی که ویشنو از زندگی سر خورده میشود آرزو میکند که ای کاش اصلا وجود نداشت ولی انتظار نامرئی شدن را هم نداشت . حال او در میان مردم حضور دارد ولی کسی نمیتواند او را ببیند و …

یکی از مقامات دولتی در امور انتخاباتی در جنگل های مرکزی هند، با وجود بی نظمی نیروهای امنیتی و ترس ناشی از حملات چریکی توسط شورشیان کمونیست، برای انجام رای گیری آزاد و عادلانه تلاش می کند. ...

در مورد رابطه‌ی بین یک پدر پیر و دختر جوانش می باشد که با هم قرار گذاشته اند زیاد کاری به کار یکدیگر نداشته باشند و فقط از لحاظ عاطفی یکدیگر را حمایت کنند، اما …

در سال ۱۹۸۳، هنگامي که هند هنوز مستعمره ي بريتانيا بود، حاکم نظامي منطقه، «سروان راسل» (بلکتورن)، شرط مي گذارد که اگر اهالي دهکده ي «چامپانر» بتوانند مردانش را در بازي کريکت شکست دهند، کل ايالت را براي مدت سه سال از پرداخت ماليات معاف خواهد کرد ...